در حال بارگذاری ...
...

در شماره ی 220 ویژه ی دی ماه بخوانید...

ریچارد شکنر و بازیگر مناظره‌ای

در شماره ی 220 ویژه ی دی ماه بخوانید...

ریچارد شکنر و بازیگر مناظره‌ای

نوشته استیون جیمز پیترز /دانشگاه تکزاس انتخاب و ترجمه : معین محب‌علیان ریچاردشکنر آرمان سراسری در بازیگری و کارگردانی را با اتکا بر دو عنصر ادراک و مراحل معرفی رشد شخصی ارائه کرده است. او گروه پرفرمنس را در ۱۹۶۷ با فرض بر این نکته تشکیل داد که هنر تئاتر و زندگی روزمره، استمرار گسترده‌ای از فعالیت‌های اجرایی را خاطر نشان می‌کنند. شکنر تربیت مناظره‌ای و تئوری اجرا را درون گروه اجرایی‌اش به منظور اجراهای شخصی بازیگر و کارگردان در راستای همان ارتباط صحنه و احتمالات شخصی و تئاتری گسترش داد. بازیگران در گروه نقش‌هایشان را با تعویض بودن درون و برون کاراکتر در میزانسن اجرا می‌کردند. آنها همچنین در بسط متون اجرایی سهم داشتند

نوشته استیون جیمز پیترز[i]/دانشگاه تکزاس

انتخاب و ترجمه : معین محب‌علیان

ریچاردشکنر آرمان سراسری در بازیگری و کارگردانی را با اتکا بر دو عنصر ادراک و مراحل معرفی رشد شخصی ارائه کرده است. او گروه پرفرمنس را در 1967 با فرض بر این نکته تشکیل داد که هنر تئاتر و زندگی روزمره، استمرار گسترده‌ای از فعالیت‌های اجرایی را خاطر نشان می‌کنند. شکنر تربیت مناظره‌ای و تئوری اجرا را درون گروه اجرایی‌اش به منظور اجراهای شخصی بازیگر و کارگردان در راستای همان ارتباط صحنه و احتمالات شخصی و تئاتری گسترش داد. بازیگران در گروه نقش‌هایشان را با تعویض بودن درون و برون کاراکتر در میزانسن اجرا می‌کردند. آنها همچنین در بسط متون اجرایی سهم داشتند. نظریه اجرای ریچاردشکنر تعریف مجددی از بازیگر و کارگردان را در جایگاه افرادی اهل مناظره ارائه داد به نحوی که کوشش های فردی هنرمند به شکل گسترده ای منجر به تولیدات تئاتری و پرفورمنس های شده اند که محوریت " خویشتنِ هنرمند" را مرکز توجه قرار داده اند. شکنر این نظر را رد کرده است که اجراهای شخصی عینی و تصویری گزینه‌هایی متقابلا انحصاری برای کارگردانان و بازیگران محسوب می‌شوند. او بیان کرده است که تمامی روابط در تئاتر و زندگی روزمره در عدم تعادل به سر می‌برند. او رویکردی را در تولیدات تئاتری پیش گرفته است که کنش‌های روحانی ِالهام‌های شخصی، رویدادهای سیاسی اجتماعی و اجراهای شخصی درون کنش کاراکتر از جمله مواردی که گروتفسکی، برشت و استانیسلاوسکی گفته‌اند را محور امر نشان می‌دهد. بعلاوه فعالیت‌های کارگردانی‌اش از او شخصیتی مفسر، منتقد اجتماعی و الهام‌بخش برای بازیگران ساخته است. شکنر این عدم توازن اساسی میان کارگردان و بازیگر را در ریشه‌های خود تئاتر و فرایندهای بیولوژیکی به‌عنوان کنش پیدامی‌کند : وجود تئاتر عاریه‌ای بسته به میل دیگری است. درونمایه زیرین تئاتر ترمیم کردن تعادلی است که...

ادامه ی این مطلب را در مجله ی شماره ی 220 بخوانید...

 

[i] Steven james peters