معرفی کتاب
شکلگیری تئاتر رئالیستی در ایران و چند مقاله دیگر
نویسنده: غلامحسین دولت آّبادی
نوبت چاپ: 1397- اول
قیمت: 15500 تومان
ناشر: نشریکشنبه
این کتاب دربرگیرندهی چهار مقاله در حوزهی تئاتر ایران است. در سه مقالهی نخست سعیشده به علت بنیادین شکلگیری تئاتر رئالیستی، هنرستان هنرپیشگی و نمایش کمدی غربی در ایران پرداخته شود. در مقالهی آخر نیز منبعی جامانده در پژوهشهای تئاتر دورهی قاجار مورد بررسی قرار گرفته است.
با سقوط رضاشاه، فضای فکری کشور تحت تأثیر حزب توده که مبلّغ اندیشههای کمونیسم بود، تغییر یافت. میهنپرستی افراطی و شاهپرستی جای خود را به یک ایدئولوژی جهانی بخشید که در آن ملیت و وطن کمرنگ میشد و مسائل بشری به طور عمده مورد نظر روشنفکران قرارمیگرفت. در پی این دگرگونیها، تئاتر نیز دچار تغییر شد و از نمایش و نمایشنامههای پرورش افکاری فاصله گرفت. با ترجمهی آثاری چون «باغ آلبالو»ی چخوف، «کسب و کار میسیز وارن» اثر برنارد شاو و بسیاری آثار دیگر که در مجلاتی چون «پیام نو» منتشر میشد و کاهش نگارش متون نمایشی تاریخی با توجه به ضرورت زمان اجرای آثار رئالیستی مورد نظر قرار گرفت. در این بین نخستین کسی که به طور جدی به اجرای آثار رئالیستی پرداخت، عبدالحسین نوشین بود. او را میتوان مهمترین و تأثیرگذارترین چهرهی تئاتر ایران از سقوط رضاشاه تا کودتای 28 مرداد دانست. او با ترجمه و به صحنه بردن آثار کمابیش رئالیستی همچون «روسپی بزرگوار» اثر ژان پل سارتر، «توپاز» اثر مارسل پانیول، «مستنطق» اثر جی. بی. پریستلی و آثاری دیگر، اجرای آثار رئالیستی را در تئاتر ایران باب کرد. بعد از نوشین، در فضای خفقانآور بعد از کودتای 28 مرداد، شاهین سرکیسیان مسیری جدید برای تئاتر ترسیم کرد. او که نه امکانات نوشین را داشت و نه اتوریتهی او را، با عشق مثالزدنیاش به تئاتر، مهمترین خدمات را به تئاتر و اجرای آثار رئالیستی انجام داد. سرکیسیان با معرفی نمایشنامهنویسان جدید تئاتر جهان و تأکید بر واقعگرایی در اجرا، سهم مهمی در شکلگیری تئاتر نوین ایران داشت. در اواخر دههی 30 مصطفی اسکویی یکی از شاگردان نوشین با همراهی همسرش مهین اسکویی، «تئاتر آناهیتا» را تأسیس کرد و در مدت کوتاهی متون نمایشی رئالیستیای چون «تراموایی به نام هوس» اثر تنسی ویلیامز، «خانهی عروسک» اثر ایبسن و... را به روی صحنه برد. «تئاتر آناهیتا»با اجراهای درخشان این متون، گام مهمی در راه تئاتر رئالیستی ایران برداشت. در اولین مقالهی این کتاب ضمن مروری بر زندگی نوشین، سرکیسیان و اسکویی، به بررسی اقدامات این سه هنرمند در راه شکلگیری تئاتر رئالیستی در ایران در دههی 20 و 30 پرداخته شده است.
آنچه رضاشاه در هنگام بهدستگرفتن زمام ایران با آن مواجه شد، کشوری بود فاقد ارتش و فاقد سازمانهای نوین که بتواند به امور جاری و روزمرهی مردم بپردازد؛ در واقع غیاب تمام و کمال دولت ادارهکنندهی کشور. در دومین مقاله ابتدا به اوضاع سیاسی، مذهبی و فرهنگی عصر رضاشاه پرداخته شده و در ادامه معرفی نمایشنامهنویسان در این دوران آورده شده است که به ترتیب عبارتند از: رضا کمال شهرزاد، گریگور یقیکیان، سیدعلی نصر، صادق هدایت، حسن مقدم، ذبیح بهروز، میرزادهی عشقی، حبیبالله شهریار (مشیر همایون)، علینقی وزیری. در ادامه روند شکلگیری «سازمان پرورش افکار» بررسی شده است. در پایان مقاله نیز تاریخچهی آموزش تئاتر در ایران تا پیش از تأسیس هنرستان هنرپیشگی و ضرورت تأسیس این هنرستان تبیین شده است.
رویارویی ایران با غرب در دورهی قاجار، زمینهی ایجاد دگرگونیهای وسیع سیاسی و اجتماعی را در ایران فراهم آورد و حیات ایرانیان را دستخوش تغییرات بنیادین نمود. در این دوره سنتهای کهن در تقابل با تجدد نوظهور قرار گرفت. تجدد و پدیدههای وابسته به آن باوجود مقاومت استبداد حاکم، بهتدریج درون فرهنگ ایران نفوذ کردند. یکی از این پدیدهها نمایش غربی بود. این هنر ابتدا در هیئت متن نمایشی و سپس در قالب اجرای صحنهای عرضه شد. اما بعد از گذشت بیش از 150 سال علت تأسیس نمایش غربی در ایران هنوز درهالهای از ابهام قرار دارد. در سومین مقالهی این کتاب نویسنده کوشیده با روشی نظاممند، شکلگیری این پدیده را در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی حاکم بر زمانه یعنی در ارتباط با زمینههای فکری انقلاب مشروطه مورد بررسی قرار دهد. از اینرو این پژوهش با درپیشگرفتن رویکردی بینارشتهای، نمایش غربی را در پیوند با زمینههای جامعهشناختی و تاریخی مورد تحلیل قرار داده است.
در راه تدوین تاریخ تئاتر ایران بسیاری از منابع مغفول مانده است. از جملهی این متون به مکالمهی سیاح ایرانی با شخص هندی، رسالهی شوخ و شیخ، نمایشنامهی خان دماوند و رسالهی خلسه باید اشاره کرد. اگر کوشش شود تا منابع جدیدی برای تئاتر ایران مورد شناسایی قرار بگیرد، آنگاه میتوان آنها را در کنار منابع پیشین قرار داد و تاریخی نسبتا دقیق برای تئاتر ایران به رشتهی تحریر درآورد. از جمله متونی که تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته، رسالهی «یک پرده از اسرار انحطاط ایران یا خوابنامه یا خلسه» نوشتهی محمدحسن خان اعتمادالسلطنه است. در مقالهی پایانی کتاب بعد از گفتاری چند دربارهی شخص نگارنده، به بررسی این متن پرداخته شده است.