معرفی کتاب
پیرمرد، بقچه، دوچرخه
نویسنده: محمدرضا آریانفر
نوبت چاپ: 1396- اول
ناشر: نشردریابیگی
این نمایشنامه به نقش مردم در گستره جنگ میپردازد و برخی از مسائل پس از جنگ را مطرح میکند. این کتاب هفتمین مجموعه نمایشنامهای است که از محمدرضا آریانفر به چاپ رسیدهاست. او در این مجموعه با نگاهی متفاوت به مقوله جنگ پرداختهاست و هر نمایشنامه حال و هوای خاصی دارد.
نویسنده این نمایشنامه میگوید: در اصفهان دلتنگ کارون و نخل و شرجی و غاگ «مرغ دریایی» بودم و زایندهرود سعیکرد برایم کارون شود که نتوانست و خشک شد، کُشته شد. پیِ بهانهایبودم که خود یا خیالم را بفرستم جنوب که زمینهایبرای داوری جشنواره تئاتر خوزستان پیش آمد. دوستم سیدصادق فاضلی در میانِ گپ شبانه از مردی گفت که پدرش پس از سالهای سپری شده ازجنگ، با کاووشی تلخ سرِ پسرخود را با دوچرخه به خانه میآوَرَد. باید این «سرنامه» را مینوشتم. سرِ بریده آسودهام نمیگذاشت و هربار قلم را میان انگشتانم میگذاشت که بنویسم و من در خلسهای شبیه مرگ بودم و نمینوشتم و این مبارزه بیمغلوبی، نامی جز بازی کودکانه نداشت و منِ شکستخوردهی این میدان نوشتم و نوشتم و مانده بود نامش که سیدصادق نام ِ «پیرمرد، بقچه، دوچرخه» را برگزید تا درجشنواره ملی نفت ایران مقام نخست را کسب کند.
این نوشته چه شبها که کابوسهایم را بارانی نکرد و چشمانم را ابری!
این نمایشنامه در مجموعهای با نام «غاگ» که کتابی شامل پنج نمایشنامه با موضوع ادبیات دفاع مقدس است نیز منتشر شدهاست.