گفتوگو با بهناز نازی
تغییر کار سختی است...
بهناز نازی، بازیگر تئاتر و عضو گروه تئاتر شایا، متولد تهران است. او دانش آموخته رشته طراحی صحنه از دانشکده هنر و معماری است و کار خود را با بازی در نمایش «گمسار» به کارگردانی شهرام کرمی آغازکردهاست. عمده فعالیتهای او در گروه تئاتر شایا است که کارگردانی آثار آن را حمیدرضا نعیمی بهعهده دارد. او در دو، سه دهه اخیر در اغلب نمایشهای این گروه نقشهای موثری بازی کردهاست از جمله مارگریت در نمایش ریچارد، ماجده در نمایش ترور و تئودوته در نمایش سقراط.
مرجان سمندری
از شروع فعالیت خود در عرصه تئاتر بگویید. از چه زمانی و چگونه وارد این عرصه شدید.
سال 1373 وارد دانشکده هنر و معماری شدم تا در رشته نمایش به تحصیلات خود ادامه بدهم و از همان زمان به صورت جدی فعالیتهایم را در حوزه تئاتر و خصوصا بازیگری آغاز کردم و با بازی در نمایشهای مختلف و طراحی در کارهای دانشجویی و حضور در جشنوارههای مختلف ادامه دادم. ناگفته نماند همان زمانها هم نتوانستم در شاخههای بازیگری و طراحی صحنه جوایزی کسب کنم.
از ابتدا هم به قصد بازیگر شدن وارد تئاتر شدید؟
نه، به قصد اینکه بازیگر شوم وارد حرفه تئاتر نشدم. با مدرک طراحیصحنه و لباس در مقطع کارشناسی از دانشگاه فارغالتحصیل شدم و تا سال 1379 فعالیت در این دو حرفه یعنی بازیگری و طراحی را به شکل حرفهای و موازی در تئاتر، سینما و تلویزیون انجام میدادم. درواقع از سال 79 بود که تمرکزم را بر روی تئاتر گذاشتم و هم در شاخه طراحی صحنه و لباس و هم بازیگری کار کردم.
چرا برای تحصیلات تکمیلی خود طراحی صحنه را انتخاب کردید؟
رشته طراحی صحنه و لباس را در دانشگاه انتخابکردم. آن زمان بازی میکردم و به کلاسهای بازیگری استاد سمندریان میرفتم و به نظرم هر آنچه که قراربود در دانشکده و کلاسهای تخصصی بازیگری یاد بگیرم در محضر استاد آموختم. در نتیجه طراحی صحنه را که اولین علاقه و گزینه من بود در بدو ورود به دانشکده انتخاب کردم.
چرا در این زمینه فعالیتی ندارید یا اینکه حداقل من تا حالا موردی ندیدهام؟
در زمینه طراحی صحنه همانطور که پیشتر هم گفتم بیشتر تا سال 79 فعال بودم آن هم اغلب در پروژههای سینمایی و تلویزیونی. البته حتما در جریان هستید که برای فیلم هیوا به کارگردانی مرحوم رسول ملاقلی پور، سیمرغ بلورین و دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را هم گرفتهام. بهتازگی هم طراحی لباس نمایش «مردی به نام دایک» به کارگردانی مهدی میامی را در سالن قشقایی انجام دادم. ولی خب درست میفرمایید فعالیتهای من در این زمینه نسبتاً کم است و تمرکزم بیشتر بر روی بازیگری است.
به نظر شما بازیگری نیاز به تحصیلات تکمیلی دارد؟
بستگی دارد به اینکه میخواهید چه جور بازیگری باشید. من معتقدم که بله، بازیگری هم نیاز به تحصیل دارد و باید لحظه به لحظه این دانش در فرد علاقهمند به این هنر به روز شود. البته این را هم میدانم که در ایران فرمول و قائده خاصی وجود ندارد و همه میتوانند همه کاری انجام بدهند بدون اینکه هیچ تخصصی در این زمینهها داشتهباشند.
همانطور که میدانید امروز تعداد فارغالتحصیلان رشته تئاتر و خصوصا بازیگری خیلی بیشتر از حتی 5 سال گذشته است. فکر میکنید ما به این تعداد بازیگر در کشور نیاز داریم؟ اگر نه، چرا سالانه این همه فارغالتحصیل آن هم در رشته بازیگری داریم؟
بههرحال هرکسی این حق را دارد تا برای چیزی که به آن علاقه دارد تلاش کند و این ربطی به نیاز من و شما ندارد. در واقع باید دلیل این همه علاقه را بررسی کرد تا بدانیم علت جذابیت بازیگری در جامعه ما چیست؟ حتی بعضیها حاضرند برای حضور در یک پروژه پول هم بدهند و...
با وجود اینکه اغلب علاقهمندان جوان این عرصه بیکار هستند و نمیتوانند وارد بازار کار شوند، چه آسیبهایی خواهند دید؟
مسلما این پرسش را متخصصین باید جواب بدهند. ولی به نظر من خیلی وحشتناک است که این همه جوان علاقهمند که در میان آنها آدمهای با استعداد هم وجود دارد نمیتوانند وارد بازار کار شوند. این افراد خیلی زود سرخورده میشوند زیرا میبینند موفق نیستند و نه از نظر مالی و نه از نظر روحی و روانی اغنا نمیشوند.. به هرحال ماجرای خیلی درهم پیچیدهای است که مثل خیلی از موارد دیگر نیاز به آسیبشناسی و تحلیل و بررسی دارد.
اولین نمایشی که به صورت حرفهای در آن حضور داشتید خاطرتان هست؟
اول از همه باید بگویم تعریف من ازحرفهای یعنی اجرای عمومی داشتن. اولین نمایشی که من در آن حضور داشتم که اجرای عمومی داشت نمایش «گمسار» به کارگردانی شهرام کرمی بود که فکرکنم سال 74 یا 75 بود.
چطور شد با گروه نمایش شایا آشنا شدید و عمده فعالیتهای خود را با این گروه ادامه دادید؟
متن نمایش گمسار را حمیدرضا نعیمی نوشته بود و شهرام کرمی آن را کارگردانی میکرد. من و یعقوب صباحی هم جزء بازیگران آن بودیم. از آنجا بود که وقتی گروه نمایش شایا توسط شهرام کرمی و حمیدرضا نعیمی شکلگرفت، من و یعقوب صباحی هم جزء این گروه شدیم و تا این زمان در کنارشان ماندیم.
شما جزء بازیگرهای ثابت در این گروه هستید و معمولا در نمایشهایی که حمیدرضا نعیمی آنها را کارگردانی میکند حضور دارید و با شکل و شیوه کار ایشان آشنا هستید. معمولا ایشان به شما نقش را پیشنهاد میدهد یا خودتان انتخاب میکنید که چه نقشی را بازی کنید؟
تاکنون به جز یکی دوبار که خودم در مورد نقشی که دوست داشتم بازی کنم پیشنهاد دادم، معمولا خود ایشان نقش را به من پیشنهاد میدهند که همیشه هم پیشنهادات ایشان برای من بهترین بودهاست. وقتی میگویم بهترین، منظورم آن چالشی است که یک بازیگر در برابر یک نقش دلش میخواهد داشتهباشد...
ادامهی این گفتوگو را میتوانید در شمارهی 237 مجلهی نمایش بخوانید.