رضا شیرمرز
معماری فضاهای تئاتری یونان
تئاترهای باستانی یونان، به دلیل تنوعشان از جذابیت خاصی برخوردارند. از تئاتر جزیره در ثاسُس، آنجا که دریا از میان درختان کاج پیدا است، تا تئاتری در ذُذُنا که صحنهای متشکل از صخرههای سخت کوهستانی است، از تئاتر ذلفی، آنجا که کوه پارناسُس بر فراز صحنهاش قدکشیده و درختان نقرهایرنگ زیتون تا ساحل نزدیک کشیده شده است، تا وقار و عظمت تئاتر اپیداورس که در اطراف آرامگاه تراژدینویس بزرگ یونانی، اسخیلُس، بنا نهاده شده است، جملگی بهغایت تأثیرگذار و به لحاظ تاریخی مهم هستند.
شاعر یونانی، یُرقُس سفریس[i]، از این تئاترها با این واژگان یاد کرده است: «پوکههای خالی تئاتر...». با کمی تخیل در جزییات این تئاترهای باشکوه، میتوان زندگی و رونقی را که روزگاری این صحنههای بیبدیل را پر کرده بود تجسم کرد. آن ستونهای صحنه که زیر نور پراکنده به پوکههای خالی توپ میمانند، پیش از آنکه غبار زمان بر گردهشان بنشیند و جوانی و سرزندگی از کفشان برباید، سراسر یادآور فرهنگی پویا و خلاق بودهاند.
بسیاری از تئاترهای یونان باستان، حدود سی و پنج تئاتر، امروز خالیاند و اندوهی از روزگاری درخشان را به ذهن بیننده متبادر میکنند. گویی درام به معنای واقعی کلمه، که روزگاری مخاطب پرهیختهی تئاتر را میپرورید، و تماشاگران پرشور تئاتر که خود را به تئاترهای ملپُمینی[ii] و ثالیا[iii] میرساندند، هنوز نفس میکشند. البته هنوز در بعضی از این تئاترها به شکل پیوسته نمایش اجرا میشود و در مناسبات خاص فرهنگی، حتی تئاترهای دورافتاده و کهن، شاهد نمایشهای امروز هنرمندان یونانی هستند.
در مجموعهای از مقالات مهم، پرفسور فانیس کاکریذیس[iv]، خط مقعر کیلُن[v]، ستون توخالی هر تئاتر را به دایرهی مرکزی ارکسترا[vi] ارتباط میدهد. سپس، او خط افقی پسزمینهی تئاتر را به ساختار کلی تئاتر ربط میدهد و معتقد است که این خط افقی مانند گنبد آسمان، چشم را به بالا سوق میدهد. دوباره پرفسور کارکیذیس به کیلُن رجوع میکند و دستهبندیهای اجتماعی برآمده از کیلُن را به ما یادآوری میکند، ...
[i]- George Seferis (Γιώργος Σεφέρης)
[ii]- Melpomene (Μελπομένη)
[iv]- Fanis Kakridis (Φάνης Κακριδής)
[v]ـ در زبان یونانی به معنی حفره و تورفتگی است
[vi]- Orchestra (Ορχήστρα)