میشا تویچین/ سمیه یعقوبی
میزانسن: پهنه ذهنی بکت
بکت دربارهی برداشت کوچکی از فیلم ساخته شده «چی کجا» که خودش نیز آن را پذیرفته؛ به استنلی گانتراسکی گفته است: نمایشنامه چی کجا اگرچه بهعنوان کاری برای تئاتر نوشته شده است اما بیشتر به نوشتهای برای تئاتر تلویزیونی شباهت دارد. با احترام به مدیوم اجرایی، چگونه میتوان این تفاوت را برای فهمیدن میزانسن درک کرد؟ چگونه مثالها میتواند به دانستن این موضوع کمک کند که با وجود تفاوتهای ساختاری در دو مدیوم، میتوان یکی را به دیگری تبدیل کرد؟ اگر قبول کنیم بکت بهعنوان کارگردان، متن خود را تغییر نداده است، اینکه چگونه ممکن است مفهوم میزانسن بازتابی از مفاهیم در اجرا باشد و اینکه چگونه همان مفاهیم مشخص خودشان بازتابی از میزانسن هستند به مسئلهای حیاتی تبدیل میگردد. برای درگیر نشدن در تناقضهای آشنا در مفاهیم اصلی و منسوب به نویسنده، بهتر است به یاد داشته باشیم که بکت با توجه به تجربههای کارگردانی خود، متن نمایشنامه را تغییر داده است، بنابراین خواندن یکی از مدیومها باعث دوبارهنویسی آن در مدیوم دیگر شده است. این فرضیات بی اثر مربوط به تفسیر میزانسن در کار اولیه (متن) و ثانویه (اجرا) است. همانگونه که استیون کاننر گفته است:
به یک معنا میتوان پرفرمنس را خود متن نامید و بیشتر مبتنی بر موقعیت است تا فرم نوشتاری که در بیشتر مواقع آن را تغییر میدهند و یا جایگزین میکنند. اما اگر این فرم نوشتاری قبل و یا بعد از اجرا بهوجود آمده باشد، سپس هر دو متن و اجرا تکراری میشوند و یا حتی جایگزین یکدیگر میگردند، متن به یک منبع اصلی برای تولید تبدیل میگردد، همانگونه که محصول نیز منبع اصلی برای متن است (کانر 166). ...
.
.
.
.
.
خوانندگان و علاقمندان محترم می توانند مطلب کامل این مقاله را از طریق مراجعه به سایت http://www.magiran.com دریافت و مطالعه فرمایند.