در حال بارگذاری ...
...

نگین کهن

گفت‌وگو با دکتر رحمت امینی

باید به فرهنگ و هنر توجه کنیم.

اقتصاددان‌ها به اتفاق معتقدند بحران اقتصادی یعنی پیدا شدن «اضافه تولید» و پرشدن بازار از کالاهایی که مشتری‌ها قدرت پرداخت بهای آن‌ها را ندارند. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نروند، طبعاً تولید آنها کاهش یافته در نهایت متوقف می‌شود و به دنبال آن تعطیلی مراکز تولیدی و بیکاری وسیع و میلیونی افراد پیش می‌آید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران می‌افزاید، سیستم اعتباری سرمایه‌داری از کار بازمی‌ماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود در سر موعد را از دست می‌دهند، بهای سهام شرکت‌ها در بازار تنزل می‌کند، موسسات سرمایه‌داری یکی پس از دیگری ورشکست می‌شوند و... به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای «زیادی» در بازار تظاهر کرده بود، در سیر تکاملی خویش مجموعاً اقتصاد را درهم می‌ریزد و فاجعه‌ای پدیدمی‌آورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر خواهد بود.

در این میان تئاتر کالایی است که به واسطه قدمت تاریخی خود همواره از احترام و جایگاه متفاوتی نسبت به هنرهای نوظهور نظیر سینما برخوردار است و به نوعی به عنوان مادر سینما شناخته می‌شود و در کشورمان نیز دهه‌های متمادی است که این هنر به خصوص از نوع کلاسیک آن با ایمان و عشق گره خورده است. به واسطه همین رویکرد بوده که نمایشنامه‌نویسان، کارگردانان و بازیگران تئاتر معمولاً چهره‌های دارای پشتکاری بوده‌اند که یک چهره ثروتمند ـ برخلاف بازیگران سینما ـ در میانشان نمی‌شد یافت که از این هنر به دستاورد مالی جدی رسیده باشد....

.

.

.

.

.

.

 

خوانندگان و علاقمندان محترم می توانند مطلب کامل این مقاله را از طریق مراجعه به سایت www.magiran.com دریافت و مطالعه فرمایند.