مجله شماره 207 نمایش
نقد نمایش نیازمندیها
1484455e33043cfbd9238bddcaab04b6c347374
2466528e33043cfbd9238bddcaab04b6c347374
32743815e33043cfbd9238bddcaab04b6c347374
نویسنده: نوشین تبریزی کارگردان: سیما تیرانداز عبدالرضا فریدزاده
نمایش «نیازمندیها» مجموعهای از پنج قطعه نمایشی با نامهای: «اعتراض کارگری»، «آموزش جعبهسازی»، «خانه دانشجویی»، «سربازها» و «تست بازیگری» است که نه مستقلاً ساختاری دراماتیک دارند و نه در مجموع، ارتباطی درونی یا بیرونی. تنها نقطه اشتراک این پنج قطعه، تصویر موقعیتهایی طنزآمیز در زندگی آدمهایی معمولی و اغلب جوان است. مثلاً در «اعتراض کارگری» تجمع و اعتصاب جمعی کارگر را در محیط کارخانه میبینیم که هریک موضوع اعتراض و اعتصاب و هدف و روش آن را از نگاه خود مینگرد و هیچ یک نیز حاضر نمیشوند به عنوان نماینده جمع با کارفرما مذاکره کنند مبادا سازماندهنده اعتصاب قلمداد شوند و هزینه آن برعهده آنها باشد. و یا در قطعه «آموزش جعبهسازی» دو هنرجوی دختر جوان و پر شروشور به استاد کلاسشان «گیر داده» به آموزشهای شاگرد ماهری که از سوی استاد مسئول تفهیم و تمرین آموزشهاست، بیتوجهاند. در پایان شاگرد ماهر که معلوم میشود همسر استاد است و حرکات دو دختر حسادتش را برانگیخته، با پرخاش به شوهرش کلاس را ترک میکند. پنج قطعه، تصویرگر پنج موقعیت به شکل عکسی تفننی بدون عمق اندیشگی و تحلیلی روشنگر هستند و وجه طنزآمیزشان نیز معمولیست و حرکتش در سطح. تنها نامگذاری نمایش یعنی «نیازمندیها» هوشمندانه است زیرا همه قطعات، نیازهای عادی آدمها را بیان میکنند: نیاز به کار، نیاز به شرایط رفاهی، نیاز به بروز حس هنری، نیاز به ازدواج، نیاز به خانه دانشجویی با اجاره بهای کمتر؛ و این «نیاز» تنها رشتهایست که میتواند قطعات را به همدیگر مرتبط کند، اما نه رشتهای چندان محکم که وحدت و یگانگی مفهومی، موضوعی، اندیشگی یا... میان آنها ایجاد کند، چنانکه میتوان به آسانی ترتیب اجرای قطعات را جا به جا کرد و یا برخی را حذف و قطعه دیگری به جای آن ـ مثلاً با موضوع دروغگویی دوستان به هم بهخاطر به دست آوردن یک شغل یا با هر موضوع دیگر ـ جایگزین کرد بیکه مشکلی ایجاد شود؛ در حالی که اجزای یک اثر هنری میبایست پیوستگی دقیق و مستحکم و غیرقابل حذف و جابهجایی داشته باشند.
در حال حاضر این نمایش را میتوان یک جُنگ از نوع دهه 60 (و اکنون هم در پارهای مناسبتها) دانست با این تفاوت که در جُنگ یا واریته، در کنار قطعات نمایشی، اجزای متنوع و جذاب دیگر مانند بندبازی و شعبده و موزیک و... گنجانده میشوند که سطح عواطف و نیازهای هنری مخاطب عامِ فارغ از تفکر را اقناع میکنند. تکلیف مخاطبین جُنگ نیز مشخص است و آنان برای تفنن و تنوع در سالن اجرا حضور مییابند در حالی که مخاطب تئاتر در پی تحلیل و تفکر است حتی اگر نمایش، کمدی باشد. سرگرمی که به گفته برتولت برشت بزرگ و دیگر صاحبنظران از دوران یونان باستان تاکنون از عناصر پایهای هنر اندیشه ورزِ تئاتر است، در این هنر، تعریف دقیقتر روانشناختی و جامعهشناختی دارد. ...
.
.
.
.
.
.
خوانندگان و علاقمندان محترم می توانند مطلب کامل این مقاله را از طریق مراجعه به سایت www.magiran.com دریافت و مطالعه فرمایند.