شماره 209 مجله نمایش
هنرمندی ماندگار در عرصهی طراحی لباس نمایش، سینما، تلویزیون و مد

هنرمندی ماندگار در عرصهی طراحی لباس نمایش، سینما، تلویزیون و مد 2

هنرمندی ماندگار در عرصهی طراحی لباس نمایش، سینما، تلویزیون و مد 3
گفتوگو با دکتر ادنا زینلیان، دکترحسین فرخی
وقتی صدای گرم او را از تلفن شنیدم و برایم گفت که قرار است مراسم بزرگداشتش را در خانهی هنرمندان برگزار کنند، ناخودآگاه ذهنم به سالهای گذشته پرتاب شد. مکالمهی تلفنی ما تمام شده بود اما من هنوز در سالهای دههی 60 سیر میکردم، سال 1363 که دانشجوی گرافیک دانشگاه تهران شدم و یک سال و نیم بعد که تغییر رشته دادم و به تئاتر رفتم. اولین بار در کلاس طراحی لباس با خانم دکتر زینلیان آشنا شدم. آن چنان صادقانه و مهربان با دانشجویان برخورد میکرد که احساس میکردیم علاوه بر سمت استادی یک پشتوانهی انسانی است برای ما. با چه احساس مسئولیتی درس را برایمان توضیح میداد و همیشه مهربانانه در حل مشکلات درسی بچهها میکوشید. همین طور در ذهنم آن سالها را مرور میکردم و جلو میآمدم.
سال 1379، من دانشجوی کارشناسی ارشد تئاتر بودم و برای اولین بار از استادم، خانم زینلیان، درخواست کردم که طراحی لباس نمایشی را که کارگردانی میکنم بپذیرد و او بر من منت گذاشت و اولین همکاریمان رقم خورد که تا به امروز هم ادامه دارد و من این افتخار را دارم که در بیشتر کارهای صحنهای و تلویزیونیام در خدمت ایشان بودهام.
دکتر زینلیان نزدیک به چهار دهه از زندگیاش را بهعنوان طراح لباس در زمینهی تئاتر، سینما و تلویزیون و استاد دانشگاه فعالانه در خدمت هنر ایران زمین بوده و به اعتقاد من یکی از ستونهای بیبدیل و استوانههای طراحی لباس در تئاتر ایران است. پس از مکالمهی مسئولان محترم فصلنامهی وزین پیمان با بنده و مطالعهی چندین شماره از این فصلنامه که جایگاهی ارزشمند در بازتاب فرهنگ و هنر ارمنیان عزیز کشور دارد، بر آن شدم تا بهعنوان یکی از دانشجویان سابق خانم زینلیان، کارگردانی که طراحی لباس بیشتر کارهایش را از هنر ارزندهی ایشان دارد و کسی که نزدیک به 25 سال است افتخار دوستی و همراهی با این عزیز را دارد، با مروری بر زندگی و آثار استاد، ادای احترام و قدردانی کرده باشم.
من از دنیای اپرا و باله به دنیای نمایش پرتاب شدم
ادنا زینلیان در 16 اردیبهشت 1333 در خانوادهای اهل فرهنگ و هنر در تهران به دنیا آمد. مادرش، سدا قازاریانس، از فعالان عرصهی هنر و دبیر هنرهایدستی و از مشوقان اصلی او برای ورود به عرصهی هنر طراحی بود. استاد وقتی دربارهی مادرش صحبت میکند اشتیاق عجیبی در چهرهاش موج میزند و این علاقه و محبت و مهربانی را نسبت به مادر در میان حرفهایش میتوان جستوجو کرد:
«فکر میکنم خوش اقبال بودم که اساتید بزرگی در زندگی داشتم. اولین آنها مادرم بود. ایشان دبیر هنرهای دستی در چندین دبیرستان ارمنیان و مدیر آموزشگاه بودند. انسانی که نه تنها مادری نمونه و فداکار بلکه آموزگاری سختگیر و پر توقع بود. شاید همین امر باعث شد که خود را در رشتهای به جز طراحی لباس نبینم. آموختههای هنری خود را همیشه مدیون مادر میدانم».
پدر ادنا، رافائل زینلیان، از دیگر مشوقان او در ورود به عرصهی هنر بود. ارتباط عاطفی و تأثیرپذیری از پدر نقش پررنگی در زندگی وی ایفا کرده است. شاید نوع زندگی پدر و پشتکاری که داشت و مقاومت و تلاش بیوقفه در زندگی، زمینهی استمرار و تلاشی است که از همان کودکی در ذهن استاد نقش بسته و او را در رسیدن به مراحل بالاتر کمک کرده است. خانم زینلیان وقتی دربارهی پدرش حرف میزند همواره بخش بسیار مهمی از زندگی او را وجوه اخلاقی و رفتارهای عارفانه و اخلاقیات مردم دارانهی وی میداند. فکر میکنم این خصوصیات مردمداری و اخلاقگرایی پدر به طور کامل به خانم زینلیان منتقل شده است. پدر برای ایشان جایگاه ویژهای داشته است:
«ایشان باور عمیقی به خدا داشت و تقریباً تمامی ابعاد زندگیاش در خودشناسی سپری میشد. از پدرم آموختم که شکستهای زندگی را با خنده بپذیرم و با روحیهی خوب شروع دیگری داشته باشم».
.
.
.
.
.
خوانندگان و علاقمندان محترم می توانند مطلب کامل این مقاله را از طریق مراجعه به سایت www.magiran.com دریافت و مطالعه فرمایند.