شماره 209 مجله نمایش
در جستوجوی فرمهای نو (میرهولد)

شهرام امیدوار
میرهولد در بیست و هشتم ژانویه 1874 در مرکز تجاری کوچکی در نپزا واقع در 350 مایلی جنوب شرقی مسکو به دنیا آمد. او هشتمین فرزند پدر و مادری آلمانی بود. پدرش یک تولیدکننده ثروتمند ودکا بود. او ابتدا با نام کارل تئودور کازیمیر غسل تعمید داده شد اما در سال 1895 هنگامی که به مذهب ارتدوکس گروید نام خود را به وسولار ایمیلیویچ تغییر داد و ملیت روسی پذیرفت. پس از خواندن فقط یک سال رشتهی حقوق در دانشگاه مسکو، در مدرسهی تئاتر انجمن فیلارمونیک مسکو پذیرفته شد، جایی که یکی از معلمانش ولادیمیر نمیروویچ دانچنکو بود. در امتحانات نهایی فوریه ـ مارس 1898 میرهولد یکی از دو دانشجویی بود که مدال نقره انجمن را برای بازیگریاش گرفت؛ نفر دیگر الگا کنیپر[i] (که بعدها همسر چخوف شد) بود.
در همان سال تئاتر هنر مردمی مسکو[ii] توسط استانیسلاوسکی و نمیروویچ دانچنکو بنا نهاده شد و از میرهولد دعوت شد به آنها بپیوندد.
میرهولد در سهچهارم نمایشها در فصل اول ظاهر شد. به یادماندنیترین نقش او اجرای نقش کنستانتین ترپلف در نمایش مرغ دریایی[iii] بود که او آن را در اکران اولیهاش در هفدهم دسامبر 1898 اجرا کرد.
میرهولد چهار سال در تئاتر هنر کار کرد و در خلال آن در هجده نقش که شامل نقشهای اصلی و فکاهی بودند ظاهر شد. همچنین به عنوان دستیار کارگردان نیز کار کرد. او با چخوف بسیار صمیمی شد. در اوایل سال 1902 که تئاتر دوباره به صورت شرکت سهامی سازماندهی شد، چخوف از اینکه میرهولد جزو لیست سهامداران نیست بسیار ناراحت شد. در ابتدا گمان میرفت که به همین دلیل میرهولد مجبور به ترک شرکت شد، ولی اگر چنین بود، به نظر میرسد او از این فرصت برای جدایی از شرکت استقبال کرده است.
او دریافته بود که تطبیق سبک بازیگری جدی و غیرمعمولش با طبیعتگرایی خاموش خواستهشده توسط استانیسلاوسکی بسیار مشکل است و نسبت به قبل به طور قابل توجهی کمتر برای اجرای نقشهای جدید به او اعتماد میشد. (گرچه در اولین تولید نمایش سه خواهر نقش توزنباخ[iv] را در ژانویه 1901 اجرا کرد.)
هر چند بیش از هر چیز علاقهی وافر او به کارکردن بهعنوان کارگردان مستقل بود که او را قانع کرد مسکو را ترک کند، میرهولد به همراه الکساندر کوشوروف [v] که در تئاتر هنر مسکو با او همکار بود، شرکتی تأسیس کرد که متشکل از بیست و هفت هنرمند بود و عنوان متواضعانه گروه هنرمندان تئاتر روس[vi] را بر آن نهاد و تئاتر شهر خرسون اوکراین را برای فصلهای نمایش 3ـ1902 اجاره کرد. از همان ابتدای کار، او اجازه داد که شرکتش چیزی کاملاً متفاوت از تئاترهای سیار و سنتی قدیمی که بهندرت نمایشی را دو بار در یک فصل اجرا میکردند، شناخته شود. او پنج هفته را برای تمرین بدون وقفه اختصاص داد، مجموعه قطعات را به بخشهایی با قابلیت کنترل بیشتر تقسیم کرد و علاوه بر آن، بودجه معمول فصلی را دو برابر کرد. این کار ریسک بزرگی بود زیرا او هیچ داراییای از خود نداشت و تمامی پول مورد نیاز را با قرض کردن تهیه کرده بود.
مجموعه قطعات نمایشی، کمی با تئاتر هنر مسکو فرق داشت. این قطعات شامل مرغ دریایی اثر چخوف، عمو وانیا و سه خواهر به علاوه چند اثر از ایبسن و هاوپتمان[vii] بودند.
سبک اجرا[viii] مانند تئاتر مسکو کاملاً ناتورالیستی بود. چند سال بعد می میرهولد در این باره گفت: «من به عنوان کارگردان ابتدا با تقلید بیچونوچرا از استانیسلاوسکی کار را شروع کردم. به لحاظ نظری من بسیاری از جنبههای متدهای اولیه او را برای اجرا دیگر قبول ندارم، ولی وقتی که خودم شروع به کار تولید کردم، صبورانه پا جای پای او گذاشتم و قدم به قدم پیش رفتم. از این بابت متأسف نیستم زیرا دوران کوتاهی بود. به علاوه برای من به عنوان یک مدرسهی عملی عالی بود. برای هنرپیشههای جوان تقلید آثار دیگران هیچ خطری ندارد و نمایش کاملاً مطمئنی خواهد بود (اجتنابناپذیری)[ix]».
ولی اگر متدهای میرهولد بهخوبی مورد آزمایش قرار میگرفت، باعث شناخته شدن خرسون[x] میشد و فصل نمایش سود کافی را برای تأمین مالی برگزاری یک تور برای شهرهای جنوبی همسایه در فصل بهار فراهم میکرد. در همان هنگام کمپانی نمایش «مزاحم»[xi] اثر ماترلینک[xii] را در سواستوپول[xiii] اجرا کرد، این اولین تولید میرهولد از روی اثر نویسنده نمادگرای[xiv] بلژیکی بود. ...
.
.
.
.
.
.
خوانندگان و علاقمندان محترم می توانند مطلب کامل این مقاله را از طریق مراجعه به سایت http://www.magiran.com دریافت و مطالعه فرمایند.
[i]. Olga Knipper
[ii]. Moscow Popular Art Theatre
[iii]. The Sea gull
[iv]. Tuzenbakh
[v]. Alexander Kosheverov
[vi]. A Troupe of Russian Dramatic Artists
[vii]. Haupt mann
[viii]. Style of Production
[ix]. Inevitabel
[x]. Kherson
[xi]. Intruder
[xii]. Maeterlinck
[xiii]. Sevastopol
[xiv]. Symbolist