منصور خلج مطرح کرد:
تاریخ شفاهی مکمل تاریخ مکتوب است

منصور خلج در سومین نشست گپوگفت انتشارات نمایش بر ثبت به موقع تاریخ شفاهی تاکید کرد چرا که به گفته او باید در زمان حیات هنرمندان تجربیات و خاطرات آنها ثبت و ضبط شود.
سومین نشست گپوگفت انتشارات نمایش در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با حضور منصور خلج، پژوهشگر و مدرس تئاتر با عنوان اهمیت ثبت تاریخ شفاهی تئاتر ایران؛ یکشنبه، بیستویکم اردیبهشت در غرفه انتشارات نمایش برگزار شد.
منصور خلج در ابتدای این نشست بیان کرد: تاریخ شفاهی دقیقا مکمل تاریخ مکتوب است. دو جلد کتاب «ماندگاران صحنه» به پیشنهاد انتشارات نمایش نوشته و چاپ شد. خوشبختانه زنده یادان پرویز پورحسینی و داود رشیدی دو فردی بودند که به آنها پرداخته شد. پورحسینی بازیگری بود که با کارگردانان صاحب سبک کار کرده بود و تجربه گرانقدری با خود داشت و این تجربیات را در مسیر اجرا به کار میگرفت. زندهیاد داود رشیدی نیز من به ایشان ادای دین کردم. ایشان استاد بازیگری من بود. این هنرمند زمانی به ایران بازگشت که جریانساز بود و تجربه خیلی جدید از تئاتر دنیا را با خود به ایران آورد. در هر حال نگارش کتاب «ماندگاران صحنه» برای نسلی که آشنایی با این هنرمندان، جریانهای تئاتری کشور و فعالیتهایشان نداشتند، کمککننده است.
این پژوهشگر افزود: داود رشیدی چندین کار بسیار مهم مانند «در انتظار گودو»، «ریچارد سوم»، «پیروزی در شیکاگو» را روی صحنه برد. او با نمایشنامه «هنر» یاسمینا رضا را به مخاطب تئاتر ایران معرفی کرد. نمایشنامه «در انتظار گودو» به دلیل اینکه در دهه چهل، اندیشه مدرنی را وارد عرصه ادبیات ما میکرد، نقش بسزایی داشت. مخاطب ما از فضای کلاسیک با اندیشه نویسندگان بعد از جنگ جهانی دوم نگاه فلسفی و عمیقی دارند؛ آشنا شد و بسیار برایش سوالبرانگیز بود و به همین واسطه چندین اثر آلبر کامو، برشت، ژآن آنوی، گارسیا لورکا و .. ترجمه شده و در درسترس قرار میگیرد.
خلج با بیان اینکه یکی از شاخصههای ثبت تاریخ شفاهی مغتنم شمردن زمان است؛ گفت: ثبت تاریخ شفاهی باید به موقع انجام شود؛ چراکه اگر دیر بجنبی زمان از کف میرود؛ یا آن عزیز را از دست میدهی، حوصله حرف زدن ندارند یا ممکن است دچار فراموشی شود و دیگر نتوانی از تجربیات و خاطراتش بهرهمند شوی. ما درباره افراد سیاسی کتابهای بیشتری داریم و هنرمندان کمتر دغدغه مسائل روز سیاسی را دارند و به همین دلیل کمتر مورد پرداخت قرار گرفتهاند. در حالیکه ثبت و ضبط این تجربیات برای نسل آینده سودمند است.
این هنرمند با بیان اینکه متاسفانه ما فرهنگ خاطرهنویسی و فرهنگ مکتوب کردن تجربیات خود را نداریم؛ گفت: دهه چهل در شعر، رمان و نمایشنامهنویسی ما بسیار اهمیت داشت. اکثر کارهای ما در حوزه نمایش به سمت هویت ملی و ایرانی رفت. داود رشیدی با ورودش به ایران دریچه اندیشههای جدید برای مخاطبان باز شد. زندهیاد حمید سمندریان نیز نمایشنامههای مدرن را کار کردند و این افراد بخش دانشگاهی را شکل دادند. همزمان با این تلهتئاتر وارد تلویزیون شد و در نهایت جشن هنر شیراز که جریانهای روز تئاتر را در خود داشت. همه اینها در یک تاریخ اتفاق نیفتاده ولی به هم نزدیک و گاهی موازی با هم شکل گرفته است. و پرداختن به آنها به عنوان تاریخ شفاهی ارزشمند به شمار میآید.
خلج با اشاره به بحث جعل یا مصادره به مطلوب شدن اتفاقات در تاریخ شفاهی اظهار کرد: ممکن است فرد در بیان برخی خاطرات یا تجربیات خود به هر دلیلی مصادره به مطلوب هم داشته باشد؛ اما یک پژوهشگر با پرداختن به ابعاد مختلف تاریخ به راحتی میتواند جزئیات را تشخیص داده و اطلاعات دقیقی به دست میآورد.
او ادامه داد: ما در تاریخ شفاهی احتیاج داریم تا فهرستی از آدمهای مهم و تاثیرگذار را داشته باشیم و بعد پرسشگرانی که به ماجرا آشنایی داشته باشند. تسلط، آگاهی و اشراف پرسشگر به موضوعی که درباره آن صحبت میکند، باعث میشود در تاریخ شفاهی فرد با مصادره به مطلوب به جهت دهی تاریخ نپردازد.
این هنرمند افزود: در گفتوگوی شفاهی باید قالب بندی درست و هدفمندی صورت بگیرد تا در تبدیل شدن به کتاب انسجام صورت بگیرد.
منصور خلج گفت: ما باید اجازه بدهیم افراد صحبت کنند، هرچقدر آدمها خاطرات و گفتههایشان را بیان کنند و به صورت اثر مکتوب دربیاید؛ با وجودی که ممکن است سند نباشد، به هر حال جای بحث دارد. این آثار در مقایسه با آثار دیگر خود به خود قضاوت خواهند شد و چه ایرادی دارد؟ ما در بسیاری از کتابها داریم که نویسنده در حال نوشتن نقطه نظر خود است و ما با کنار هم قرار دادن تاریخ و افراد دیگری که در اینباره گفتهاند به قضاوت میپردازیم. هرچه منابع ما بیشتر باشد، اشراف اطلاعاتی ما هم بیشتر خواهد شد.
عکس از فواد وکیلی